مسائل حقوقی مربوط به اوتانازيا (بخش چهارم)
آیا در اسلام حق خودکشی وجود دارد ؟ خیر از آنجایی که ما خودمان را خلق نکرده ایم ، اختیاری هم نسبت به وجودمان نداریم و موظف به مراقبت از آن هستیم و خداوند تنها مالک و گیرنده زندگی است . این استدلال که کشتن انسان برای رهایی او از درد و رنج کشنده است از نظر اسلام قابل قبول نیست . در اسلام شکیبایی و تحمل قویاً مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از گروههای مذهبی اعتقاد دارند که رنج و درد انسان می تواند فرصت خوبی برای خداشناسی و تزکیه نفس باشد .
از نظر مالی شکی نیست که هزینه مراقبت از بیمار علاج ناپذیر بسیار بالا است اما کسانی که عامل اقتصادی را دلیل عمده برای تجویز اوتانازیا می دانند با این ادعا که وقتی انسان از کار می افتد و سودمندی خود را از دست می دهد بار سنگینی می شود بر اقتصاد جامعه ، منطقی کاملاً بیگانه با اسلام است . ارزشها بر مسایل اقتصادی تقدم دارند و مراقبت از افراد ناتوان در اسلام فضیلتی است که بسیار به آن توصیه شده است .
شما می توانید از طریق سایت مشاوره حقوقی از خدماتی نظیر مشاوره حقوقی آنلاین بهره ببرید .
بسیاری از مردم کشتن بیماران ناامیدی که به تنهایی زندگی خود رسیده اند حمایت می کنند اما اگر این حق الزام آور و قانونی شود چطور ؟ امکان سوء استفاده وراث بی حوصله و کم طاقت چه می شود ؟ آیا پزشکان در صورت اوتانازیا از تعقیب معاف خواهند شد ؟
بسیاری معتقدند که اوتانازیا در تمام کشورها معمول است پس بهتر است که قوانین مربوط به آن تدوین گردد تا این کار در خفا انجام نشود این بیم هم وجود دارد که بیماران برای خاتمه دادن به زندگیشان به هلند سفر کنند .
یک پزشک استرالیایی به نام Philip Nitschke پیشنهاد کرد یک کشتی متعلق به هلند خریداری شود و در آبهای خارج از قلمرو استرالیا با توسل به قانون اوتانازیای هلندی استفاده گردد . این پزشک استرالیایی معتقد است که اگر قایق اوتانازیای او جامه عمل به خود نپوشید ، بیماران اوتانازیایی استرالیا قطعاً به هلند سفر خواهند کرد .
همانطور که در تعریف اوتانازیا ذکر شد اوتانازیا عبارت است از قطع درمان و از بین رفتن ارادی بیمار . قطع درمان به دو صورت امکان دارد :
۱ـ قطع درمان با انجام افعال مثبت .
۲ـ قطع درمان به واسطه ترک فعل .
وکیل پایه یک دادگستری توضیح می دهد :
به طور مثال پزشکی که با اذن و رضایت بیمار سرمی را که حیات او بدان بستگی دارد از دست بیمار خارج می کند و مرگ بیمار را تسریع می کند مرتکب قتل شده است . اما در این مورد باید قایل به تفکیک شد : چنانچه پزشک با اتکای به اذن سابق بیمار اقدام به انجام این عمل نماید ، اذن و عفو سایق بیمار تأثیری در مورد بحث نخواهد داشت و اقدام پزشک منطبق با بند الف ماده ۲۰۶ قانون مجازات اسلامی و عمل ارتکابی قتل عمد خواهد بود : « مواردی که قاتل با انجام کاری و قصد کشتن شخص معین یا فرد یا افرادی غیر معین از یک جمع را دارد خواه آن کار نوعاً کشنده باشد خواه نباشد ولی در عمل سبب قتل شود » قتل عمدی خواهد بود . چرا که پزشک قصد کشتن آن بیمار را داشته و عمل او نیز هر چند نوعاً کشنده نبوده ولی در عمل سبب قتل بیمار گشته است . اما چنانچه رضایت بیمار مبنی بر سلب حیات خویش پس از عملیات منتج به مرگ اعلام گردد به نظر می رسد که عمل پزشک منطبق با ماده ۲۶۸ قانون مجازات اسلامی و از موارد قصاص نمی باشد : « چنانچه مجنی علیه قبل از مرگ جانی را از قصاص ساقط می شود و اولیای دم نمی توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمایند » . البته باید دانست که سقوط مجازات قصاص در ماده ۲۶۸ به معنی آن نیست که حق مطالبه دیه مقتول را از پزشک نخواهند داشت .
مشاوره حقوقی تلفنی ۲۴ ساعته یکی دیگر از خدمات این موسسه می باشد که میتوانید از آن استفاده کنید .
حالت دوم یعنی قطع درمان به واسطه ترک فعل یعنی پزشک بیمار را به حال خود واگذارد و از اقداماتی که برای زنده نگه داشتن او لازم است خودداری کند ، مرتکب ترک فعلی گردیده است که به واسطه آن از بیمار سلب حیات شده است با توجه به ماده ۲۰۶ و بندهای سه گانه آن در می یابیم که در سه بند این ماده فعل مثبت به عنوان رکن مادی قتل عمد معرفی گردیده است نه ترک فعل . در این حالت نمی توان عمل پزشک را منطبق با ماده ۲۰۶ قانون مجازات اسلامی دانست البته خودداری از مراقبت و مداوای بیمار توسط پزشک و پرستار به قصد سلب حیات جزء وظایف آن می باشد و می تواند آنها را در معرض اتهام قتل عمدی قرار دهد . اما از آنجا که آرای دادگاه باید مستند به حکم قانون باشد و اصل تفسیر مضیق قوانین کیفری و تفسیر به نفع متهم و نیز تأکید ماده ۲۰۶ بر فعل مثبت مادی مانع از شناختن ترک فعل به عنوان رکن مادی قتل عمد می شود .
پیشنهاد میشود مطلب آشنایی با ثبت شرکت نسبی را نیز مطالعه بفرمایید .